یثربی: ادعای بشری بودن قرآن در تاریخ اسلام بیسابقه است
نوشته شده به وسیله ی محسن انبیائی در تاریخ 87/2/26:: 6:10 صبح
خبرگزاری فارس:استاد فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی در واکنش به این ادعا که قرآن کلام پیامبر(ص) است، و در سدههای میانی اسلام چنین نکتهای طرح شده است گفت: در دوران گذشته کسی چنین دیدگاهی نداشته است.
سیدیحیی یثربی در گفتوگو با خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس، درباره اینکه آیا کتابهای آسمانی را میتوان انشاء پیامبران دانست، اظهار داشت: کتابهای آسمانی موجود، کلاً بر دو قسم کاملاً متفاوتاند: یک قسمت از آنها که شامل تورات و انجیلهاست (کتب عهد عتیق و عهد جدید)، که انشاء پیامبران نیستند، بلکه گزارش دیگران درباره پیامبران و سرگذشت و اظهارات آنانند.
وی افزود: پیروان آنها یعنی یهودیان و مسیحیان نیز کتابهای موجودشان را کلام الهی نمیدانند بلکه این مجموعهها بیشتر نوشتههایی هستند که از جریان بعثت و فعالیت انبیا گزارش میدهند. مثلاً انجیل یوحنا را شخصی به نام یوحنا نوشته و نامههای پولس رسول را نیز که جزء کتب مقدس است، پولس نوشته است. بنابراین کسی از پیروان این ادیان، مجموعه کتب مقدس را کلام پیامبران خود نمیدانند، بلکه آنها به منزله سیرههایی هستند که درباره پیامبر اسلام نیز نوشته شدهاند مانند سیره ابن هشام و غیره.
یثربی ادامه داد: قسم دیگر از کتابهای آسمانی قرآن است. قرآن نه کلام پیامبر اسلام است و نه گزارش دیگران از زندگی پیامبر، بلکه متنی است که خداوند انشاء نموده و جبرئیل آنها را آیه به آیه بر پیامبر اسلام خوانده است. بنابراین هیچیک از آیات قرآن، انشاء پیامبر نیست و این سخن بارها در قرآن مورد تأیید قرار گرفته است.
استاد دانشگاه علامه طباطبایی گفت: از قضا خود این موضوع، در هیچ یک از ادیان و مکاتب موجود، سابقه نداشت. این تنها قرآن است که به عنوان مجموعهای از وحی الهی، در اختیار پیامبر قرار گرفته است. البته قرآن میگوید که کتب آسمانی دیگر نیز همین حالت را داشتند؛ یعنی مجموعهای از کلام الهی بودند، اما پیروان آن ادیان آنها را تغییر داده و دستنوشتههای خود را به جای آن نهادهاند.
یثربی درباره ادعای بعضی که وحی پیامبر خاتم را به گونهای از جنس شعر میدانند، گفت: قطعاً اینطور نیست، زیرا اولاً سبک و سیاق آیات قرآن به هیچوجه شبیه اشعار عربی آن روز و امروز عربها نیست و تاکنون کسی نیز از دوست و دشمن، قرآن را از نوع شعر به معنای شناخته شده آن ندانسته است. ثانیاً شعر را اگر به معنای منطقی آن در نظر بگیریم، باز قرآن خود را «برهان» معرفی میکند نه شعر و در عمل هم چنین است.
وی افزود: ثالثاً اگر شعر را به معنای دوران جاهلی آن (سجع کُهّان) در نظر بگیریم، اگرچه سورههای مکی را دشمنان قرآن، از جنس همین شعر میدانستند اما قرآن در آیات متعددی این سخن را رد کرده و به شدت از اینکه به حساب اینگونه شعرها گذاشته شود، پرهیز کرده است.
یثربی گفت: بنابراین، میتوان قرآن را کلاً نپذیرفت، اما نمیتوان آن را انشاء پیامبر و از نوع شعر دانست. در صورتیکه دستکم قسمتی از متون مقدس به گونهای از جنس شعر است و این را خود یهودیان و مسیحیان نیز میپذیرند و حتی قسمتی عنوان «غزل» دارد، غزلهای سلیمان و غیره.
وی در پاسخ به ادعای مسبوق به سابقه بودن بشری دانستن وحی در سدههای میانه اسلامی گفت: خیر! در دوران گذشته هم کسی چنین دیدگاهی نداشته است. نظر معتزله در مورد «مخلوق بودن قرآن» به معنای آن نیست که قرآن را حضرت محمد(ص) انشاء نموده است. معتزله و اشاعره، هر دو بدون استثنا، قرآن را کلام خدا میدانند، اما در حادث و قدیم بودن آن اختلاف دارند.
وی افزود: اشاعره میگویند: قرآن چون کلام الهی است و محصول صفت تکلم خداست، پس باید مانند صفات دیگر او قدیم باشد. اما معتزله قرآن را در عین کلام خدا بودن آن، با مقتضای زمان و زمینهها، مخلوق و حادث میدانند، مانند وجود من و شما و موجودات حادث دیگر که در عین آنکه مخلوق خدا هستند، قدیم نبوده و حادث هستند.
وی ادامه داد: سلیقه من این است که در مواردی که بحث علمی، جنبه سیاسی و جناحی پیدا میکند دخالت نکنم. من صلاح نمیدانم که علم و پژوهش برای عدهای که چندان شأن علمی ندارند، ابزار جوسازی و غوغا شود.
وی افزود: من تاکنون نظرم را حتی در حساسترین مسائل کشور گفتهام. اما بر آن کوشیدهام که در میدان رقابتهای سیاسی، چیزی نگویم و هر وقت احساس کنم که در شرایط میدان سیاست قرار گرفتهام، حرف نمیزنم. اما در اینباره سخنی دارم با مسؤولان و مدیران مراکز علمی کشور. به نظرم این سخن از بحث پیشین من مهمتر است. و آن اینکه مسؤولان مراکز علمی و فرهنگی کشور، با این همه امکانات، کاری نمیکنند که مربوط به مسائل و مشکلات خودمان باشد. در عوض کارهایی میکنند که در حقیقت جز «بازی» چیزی نیست.
وی گفت: با امکانات خودمان بازی میکنیم و فقط منتظریم که یکی حرفی بزند و ما هم حمله کنیم تا نشان دهیم که زیاد هم بیکار نیستیم. راستی در این سه دهه، اگر این حرفها را نداشتیم چه میکردیم؟! متأسفانه در جامعه ما با نقد و دلسوزی و تذکر هم درست برخورد نمیشود، اما با این وصف من در هرجا که لازم باشد، تذکر میدهم.
یثربی گفت: من از آقایان سه چیز میخواهم: اجازه، امکانات در حد دو کارمند و توجه به نتیجه کار، تا در مدت شش ماه، با دلایل روشن نشان دهم که یا کار نمیکنیم یا کاری میکنیم که در حقیقت «بازی» و «شبهکار» است.
وی در پایان گفت: برای نمونه فقط یک مورد را یادآور میشوم: در کشوری که رئیس فرهنگستان علومش، در یک شعبه پرت دانشگاه آزاد نه تنها استخدام شده، بلکه شغل اجرایی مدیریت گروه هم پذیرفته باشد، میتوان فهمید که بیکاری چه غوغا میکند!
یثربی: ادعای بشری بودن قرآن در تاریخ اسلام بیسابقه است
خبرگزاری فارس:استاد فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی در واکنش به این ادعا که قرآن کلام پیامبر(ص) است، و در سدههای میانی اسلام چنین نکتهای طرح شده است گفت: در دوران گذشته کسی چنین دیدگاهی نداشته است.
سیدیحیی یثربی در گفتوگو با خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس، درباره اینکه آیا کتابهای آسمانی را میتوان انشاء پیامبران دانست، اظهار داشت: کتابهای آسمانی موجود، کلاً بر دو قسم کاملاً متفاوتاند: یک قسمت از آنها که شامل تورات و انجیلهاست (کتب عهد عتیق و عهد جدید)، که انشاء پیامبران نیستند، بلکه گزارش دیگران درباره پیامبران و سرگذشت و اظهارات آنانند.
وی افزود: پیروان آنها یعنی یهودیان و مسیحیان نیز کتابهای موجودشان را کلام الهی نمیدانند بلکه این مجموعهها بیشتر نوشتههایی هستند که از جریان بعثت و فعالیت انبیا گزارش میدهند. مثلاً انجیل یوحنا را شخصی به نام یوحنا نوشته و نامههای پولس رسول را نیز که جزء کتب مقدس است، پولس نوشته است. بنابراین کسی از پیروان این ادیان، مجموعه کتب مقدس را کلام پیامبران خود نمیدانند، بلکه آنها به منزله سیرههایی هستند که درباره پیامبر اسلام نیز نوشته شدهاند مانند سیره ابن هشام و غیره.
یثربی ادامه داد: قسم دیگر از کتابهای آسمانی قرآن است. قرآن نه کلام پیامبر اسلام است و نه گزارش دیگران از زندگی پیامبر، بلکه متنی است که خداوند انشاء نموده و جبرئیل آنها را آیه به آیه بر پیامبر اسلام خوانده است. بنابراین هیچیک از آیات قرآن، انشاء پیامبر نیست و این سخن بارها در قرآن مورد تأیید قرار گرفته است.
استاد دانشگاه علامه طباطبایی گفت: از قضا خود این موضوع، در هیچ یک از ادیان و مکاتب موجود، سابقه نداشت. این تنها قرآن است که به عنوان مجموعهای از وحی الهی، در اختیار پیامبر قرار گرفته است. البته قرآن میگوید که کتب آسمانی دیگر نیز همین حالت را داشتند؛ یعنی مجموعهای از کلام الهی بودند، اما پیروان آن ادیان آنها را تغییر داده و دستنوشتههای خود را به جای آن نهادهاند.
یثربی درباره ادعای بعضی که وحی پیامبر خاتم را به گونهای از جنس شعر میدانند، گفت: قطعاً اینطور نیست، زیرا اولاً سبک و سیاق آیات قرآن به هیچوجه شبیه اشعار عربی آن روز و امروز عربها نیست و تاکنون کسی نیز از دوست و دشمن، قرآن را از نوع شعر به معنای شناخته شده آن ندانسته است. ثانیاً شعر را اگر به معنای منطقی آن در نظر بگیریم، باز قرآن خود را «برهان» معرفی میکند نه شعر و در عمل هم چنین است.
وی افزود: ثالثاً اگر شعر را به معنای دوران جاهلی آن (سجع کُهّان) در نظر بگیریم، اگرچه سورههای مکی را دشمنان قرآن، از جنس همین شعر میدانستند اما قرآن در آیات متعددی این سخن را رد کرده و به شدت از اینکه به حساب اینگونه شعرها گذاشته شود، پرهیز کرده است.
یثربی گفت: بنابراین، میتوان قرآن را کلاً نپذیرفت، اما نمیتوان آن را انشاء پیامبر و از نوع شعر دانست. در صورتیکه دستکم قسمتی از متون مقدس به گونهای از جنس شعر است و این را خود یهودیان و مسیحیان نیز میپذیرند و حتی قسمتی عنوان «غزل» دارد، غزلهای سلیمان و غیره.
وی در پاسخ به ادعای مسبوق به سابقه بودن بشری دانستن وحی در سدههای میانه اسلامی گفت: خیر! در دوران گذشته هم کسی چنین دیدگاهی نداشته است. نظر معتزله در مورد «مخلوق بودن قرآن» به معنای آن نیست که قرآن را حضرت محمد(ص) انشاء نموده است. معتزله و اشاعره، هر دو بدون استثنا، قرآن را کلام خدا میدانند، اما در حادث و قدیم بودن آن اختلاف دارند.
وی افزود: اشاعره میگویند: قرآن چون کلام الهی است و محصول صفت تکلم خداست، پس باید مانند صفات دیگر او قدیم باشد. اما معتزله قرآن را در عین کلام خدا بودن آن، با مقتضای زمان و زمینهها، مخلوق و حادث میدانند، مانند وجود من و شما و موجودات حادث دیگر که در عین آنکه مخلوق خدا هستند، قدیم نبوده و حادث هستند.
وی ادامه داد: سلیقه من این است که در مواردی که بحث علمی، جنبه سیاسی و جناحی پیدا میکند دخالت نکنم. من صلاح نمیدانم که علم و پژوهش برای عدهای که چندان شأن علمی ندارند، ابزار جوسازی و غوغا شود.
وی افزود: من تاکنون نظرم را حتی در حساسترین مسائل کشور گفتهام. اما بر آن کوشیدهام که در میدان رقابتهای سیاسی، چیزی نگویم و هر وقت احساس کنم که در شرایط میدان سیاست قرار گرفتهام، حرف نمیزنم. اما در اینباره سخنی دارم با مسؤولان و مدیران مراکز علمی کشور. به نظرم این سخن از بحث پیشین من مهمتر است. و آن اینکه مسؤولان مراکز علمی و فرهنگی کشور، با این همه امکانات، کاری نمیکنند که مربوط به مسائل و مشکلات خودمان باشد. در عوض کارهایی میکنند که در حقیقت جز «بازی» چیزی نیست.
وی گفت: با امکانات خودمان بازی میکنیم و فقط منتظریم که یکی حرفی بزند و ما هم حمله کنیم تا نشان دهیم که زیاد هم بیکار نیستیم. راستی در این سه دهه، اگر این حرفها را نداشتیم چه میکردیم؟! متأسفانه در جامعه ما با نقد و دلسوزی و تذکر هم درست برخورد نمیشود، اما با این وصف من در هرجا که لازم باشد، تذکر میدهم.
یثربی گفت: من از آقایان سه چیز میخواهم: اجازه، امکانات در حد دو کارمند و توجه به نتیجه کار، تا در مدت شش ماه، با دلایل روشن نشان دهم که یا کار نمیکنیم یا کاری میکنیم که در حقیقت «بازی» و «شبهکار» است.
وی در پایان گفت: برای نمونه فقط یک مورد را یادآور میشوم: در کشوری که رئیس فرهنگستان علومش، در یک شعبه پرت دانشگاه آزاد نه تنها استخدام شده، بلکه شغل اجرایی مدیریت گروه هم پذیرفته باشد، میتوان فهمید که بیکاری چه غوغا میکند!
یثربی: ادعای بشری بودن قرآن در تاریخ اسلام بیسابقه است
خبرگزاری فارس:استاد فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی در واکنش به این ادعا که قرآن کلام پیامبر(ص) است، و در سدههای میانی اسلام چنین نکتهای طرح شده است گفت: در دوران گذشته کسی چنین دیدگاهی نداشته است.
سیدیحیی یثربی در گفتوگو با خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس، درباره اینکه آیا کتابهای آسمانی را میتوان انشاء پیامبران دانست، اظهار داشت: کتابهای آسمانی موجود، کلاً بر دو قسم کاملاً متفاوتاند: یک قسمت از آنها که شامل تورات و انجیلهاست (کتب عهد عتیق و عهد جدید)، که انشاء پیامبران نیستند، بلکه گزارش دیگران درباره پیامبران و سرگذشت و اظهارات آنانند.
وی افزود: پیروان آنها یعنی یهودیان و مسیحیان نیز کتابهای موجودشان را کلام الهی نمیدانند بلکه این مجموعهها بیشتر نوشتههایی هستند که از جریان بعثت و فعالیت انبیا گزارش میدهند. مثلاً انجیل یوحنا را شخصی به نام یوحنا نوشته و نامههای پولس رسول را نیز که جزء کتب مقدس است، پولس نوشته است. بنابراین کسی از پیروان این ادیان، مجموعه کتب مقدس را کلام پیامبران خود نمیدانند، بلکه آنها به منزله سیرههایی هستند که درباره پیامبر اسلام نیز نوشته شدهاند مانند سیره ابن هشام و غیره.
یثربی ادامه داد: قسم دیگر از کتابهای آسمانی قرآن است. قرآن نه کلام پیامبر اسلام است و نه گزارش دیگران از زندگی پیامبر، بلکه متنی است که خداوند انشاء نموده و جبرئیل آنها را آیه به آیه بر پیامبر اسلام خوانده است. بنابراین هیچیک از آیات قرآن، انشاء پیامبر نیست و این سخن بارها در قرآن مورد تأیید قرار گرفته است.
استاد دانشگاه علامه طباطبایی گفت: از قضا خود این موضوع، در هیچ یک از ادیان و مکاتب موجود، سابقه نداشت. این تنها قرآن است که به عنوان مجموعهای از وحی الهی، در اختیار پیامبر قرار گرفته است. البته قرآن میگوید که کتب آسمانی دیگر نیز همین حالت را داشتند؛ یعنی مجموعهای از کلام الهی بودند، اما پیروان آن ادیان آنها را تغییر داده و دستنوشتههای خود را به جای آن نهادهاند.
یثربی درباره ادعای بعضی که وحی پیامبر خاتم را به گونهای از جنس شعر میدانند، گفت: قطعاً اینطور نیست، زیرا اولاً سبک و سیاق آیات قرآن به هیچوجه شبیه اشعار عربی آن روز و امروز عربها نیست و تاکنون کسی نیز از دوست و دشمن، قرآن را از نوع شعر به معنای شناخته شده آن ندانسته است. ثانیاً شعر را اگر به معنای منطقی آن در نظر بگیریم، باز قرآن خود را «برهان» معرفی میکند نه شعر و در عمل هم چنین است.
وی افزود: ثالثاً اگر شعر را به معنای دوران جاهلی آن (سجع کُهّان) در نظر بگیریم، اگرچه سورههای مکی را دشمنان قرآن، از جنس همین شعر میدانستند اما قرآن در آیات متعددی این سخن را رد کرده و به شدت از اینکه به حساب اینگونه شعرها گذاشته شود، پرهیز کرده است.
یثربی گفت: بنابراین، میتوان قرآن را کلاً نپذیرفت، اما نمیتوان آن را انشاء پیامبر و از نوع شعر دانست. در صورتیکه دستکم قسمتی از متون مقدس به گونهای از جنس شعر است و این را خود یهودیان و مسیحیان نیز میپذیرند و حتی قسمتی عنوان «غزل» دارد، غزلهای سلیمان و غیره.
وی در پاسخ به ادعای مسبوق به سابقه بودن بشری دانستن وحی در سدههای میانه اسلامی گفت: خیر! در دوران گذشته هم کسی چنین دیدگاهی نداشته است. نظر معتزله در مورد «مخلوق بودن قرآن» به معنای آن نیست که قرآن را حضرت محمد(ص) انشاء نموده است. معتزله و اشاعره، هر دو بدون استثنا، قرآن را کلام خدا میدانند، اما در حادث و قدیم بودن آن اختلاف دارند.
وی افزود: اشاعره میگویند: قرآن چون کلام الهی است و محصول صفت تکلم خداست، پس باید مانند صفات دیگر او قدیم باشد. اما معتزله قرآن را در عین کلام خدا بودن آن، با مقتضای زمان و زمینهها، مخلوق و حادث میدانند، مانند وجود من و شما و موجودات حادث دیگر که در عین آنکه مخلوق خدا هستند، قدیم نبوده و حادث هستند.
وی ادامه داد: سلیقه من این است که در مواردی که بحث علمی، جنبه سیاسی و جناحی پیدا میکند دخالت نکنم. من صلاح نمیدانم که علم و پژوهش برای عدهای که چندان شأن علمی ندارند، ابزار جوسازی و غوغا شود.
وی افزود: من تاکنون نظرم را حتی در حساسترین مسائل کشور گفتهام. اما بر آن کوشیدهام که در میدان رقابتهای سیاسی، چیزی نگویم و هر وقت احساس کنم که در شرایط میدان سیاست قرار گرفتهام، حرف نمیزنم. اما در اینباره سخنی دارم با مسؤولان و مدیران مراکز علمی کشور. به نظرم این سخن از بحث پیشین من مهمتر است. و آن اینکه مسؤولان مراکز علمی و فرهنگی کشور، با این همه امکانات، کاری نمیکنند که مربوط به مسائل و مشکلات خودمان باشد. در عوض کارهایی میکنند که در حقیقت جز «بازی» چیزی نیست.
وی گفت: با امکانات خودمان بازی میکنیم و فقط منتظریم که یکی حرفی بزند و ما هم حمله کنیم تا نشان دهیم که زیاد هم بیکار نیستیم. راستی در این سه دهه، اگر این حرفها را نداشتیم چه میکردیم؟! متأسفانه در جامعه ما با نقد و دلسوزی و تذکر هم درست برخورد نمیشود، اما با این وصف من در هرجا که لازم باشد، تذکر میدهم.
یثربی گفت: من از آقایان سه چیز میخواهم: اجازه، امکانات در حد دو کارمند و توجه به نتیجه کار، تا در مدت شش ماه، با دلایل روشن نشان دهم که یا کار نمیکنیم یا کاری میکنیم که در حقیقت «بازی» و «شبهکار» است.
وی در پایان گفت: برای نمونه فقط یک مورد را یادآور میشوم: در کشوری که رئیس فرهنگستان علومش، در یک شعبه پرت دانشگاه آزاد نه تنها استخدام شده، بلکه شغل اجرایی مدیریت گروه هم پذیرفته باشد، میتوان فهمید که بیکاری چه غوغا میکند!
یثربی: ادعای بشری بودن قرآن در تاریخ اسلام بیسابقه است
خبرگزاری فارس:استاد فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی در واکنش به این ادعا که قرآن کلام پیامبر(ص) است، و در سدههای میانی اسلام چنین نکتهای طرح شده است گفت: در دوران گذشته کسی چنین دیدگاهی نداشته است.
سیدیحیی یثربی در گفتوگو با خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس، درباره اینکه آیا کتابهای آسمانی را میتوان انشاء پیامبران دانست، اظهار داشت: کتابهای آسمانی موجود، کلاً بر دو قسم کاملاً متفاوتاند: یک قسمت از آنها که شامل تورات و انجیلهاست (کتب عهد عتیق و عهد جدید)، که انشاء پیامبران نیستند، بلکه گزارش دیگران درباره پیامبران و سرگذشت و اظهارات آنانند.
وی افزود: پیروان آنها یعنی یهودیان و مسیحیان نیز کتابهای موجودشان را کلام الهی نمیدانند بلکه این مجموعهها بیشتر نوشتههایی هستند که از جریان بعثت و فعالیت انبیا گزارش میدهند. مثلاً انجیل یوحنا را شخصی به نام یوحنا نوشته و نامههای پولس رسول را نیز که جزء کتب مقدس است، پولس نوشته است. بنابراین کسی از پیروان این ادیان، مجموعه کتب مقدس را کلام پیامبران خود نمیدانند، بلکه آنها به منزله سیرههایی هستند که درباره پیامبر اسلام نیز نوشته شدهاند مانند سیره ابن هشام و غیره.
یثربی ادامه داد: قسم دیگر از کتابهای آسمانی قرآن است. قرآن نه کلام پیامبر اسلام است و نه گزارش دیگران از زندگی پیامبر، بلکه متنی است که خداوند انشاء نموده و جبرئیل آنها را آیه به آیه بر پیامبر اسلام خوانده است. بنابراین هیچیک از آیات قرآن، انشاء پیامبر نیست و این سخن بارها در قرآن مورد تأیید قرار گرفته است.
استاد دانشگاه علامه طباطبایی گفت: از قضا خود این موضوع، در هیچ یک از ادیان و مکاتب موجود، سابقه نداشت. این تنها قرآن است که به عنوان مجموعهای از وحی الهی، در اختیار پیامبر قرار گرفته است. البته قرآن میگوید که کتب آسمانی دیگر نیز همین حالت را داشتند؛ یعنی مجموعهای از کلام الهی بودند، اما پیروان آن ادیان آنها را تغییر داده و دستنوشتههای خود را به جای آن نهادهاند.
یثربی درباره ادعای بعضی که وحی پیامبر خاتم را به گونهای از جنس شعر میدانند، گفت: قطعاً اینطور نیست، زیرا اولاً سبک و سیاق آیات قرآن به هیچوجه شبیه اشعار عربی آن روز و امروز عربها نیست و تاکنون کسی نیز از دوست و دشمن، قرآن را از نوع شعر به معنای شناخته شده آن ندانسته است. ثانیاً شعر را اگر به معنای منطقی آن در نظر بگیریم، باز قرآن خود را «برهان» معرفی میکند نه شعر و در عمل هم چنین است.
وی افزود: ثالثاً اگر شعر را به معنای دوران جاهلی آن (سجع کُهّان) در نظر بگیریم، اگرچه سورههای مکی را دشمنان قرآن، از جنس همین شعر میدانستند اما قرآن در آیات متعددی این سخن را رد کرده و به شدت از اینکه به حساب اینگونه شعرها گذاشته شود، پرهیز کرده است.
یثربی گفت: بنابراین، میتوان قرآن را کلاً نپذیرفت، اما نمیتوان آن را انشاء پیامبر و از نوع شعر دانست. در صورتیکه دستکم قسمتی از متون مقدس به گونهای از جنس شعر است و این را خود یهودیان و مسیحیان نیز میپذیرند و حتی قسمتی عنوان «غزل» دارد، غزلهای سلیمان و غیره.
وی در پاسخ به ادعای مسبوق به سابقه بودن بشری دانستن وحی در سدههای میانه اسلامی گفت: خیر! در دوران گذشته هم کسی چنین دیدگاهی نداشته است. نظر معتزله در مورد «مخلوق بودن قرآن» به معنای آن نیست که قرآن را حضرت محمد(ص) انشاء نموده است. معتزله و اشاعره، هر دو بدون استثنا، قرآن را کلام خدا میدانند، اما در حادث و قدیم بودن آن اختلاف دارند.
وی افزود: اشاعره میگویند: قرآن چون کلام الهی است و محصول صفت تکلم خداست، پس باید مانند صفات دیگر او قدیم باشد. اما معتزله قرآن را در عین کلام خدا بودن آن، با مقتضای زمان و زمینهها، مخلوق و حادث میدانند، مانند وجود من و شما و موجودات حادث دیگر که در عین آنکه مخلوق خدا هستند، قدیم نبوده و حادث هستند.
وی ادامه داد: سلیقه من این است که در مواردی که بحث علمی، جنبه سیاسی و جناحی پیدا میکند دخالت نکنم. من صلاح نمیدانم که علم و پژوهش برای عدهای که چندان شأن علمی ندارند، ابزار جوسازی و غوغا شود.
وی افزود: من تاکنون نظرم را حتی در حساسترین مسائل کشور گفتهام. اما بر آن کوشیدهام که در میدان رقابتهای سیاسی، چیزی نگویم و هر وقت احساس کنم که در شرایط میدان سیاست قرار گرفتهام، حرف نمیزنم. اما در اینباره سخنی دارم با مسؤولان و مدیران مراکز علمی کشور. به نظرم این سخن از بحث پیشین من مهمتر است. و آن اینکه مسؤولان مراکز علمی و فرهنگی کشور، با این همه امکانات، کاری نمیکنند که مربوط به مسائل و مشکلات خودمان باشد. در عوض کارهایی میکنند که در حقیقت جز «بازی» چیزی نیست.
وی گفت: با امکانات خودمان بازی میکنیم و فقط منتظریم که یکی حرفی بزند و ما هم حمله کنیم تا نشان دهیم که زیاد هم بیکار نیستیم. راستی در این سه دهه، اگر این حرفها را نداشتیم چه میکردیم؟! متأسفانه در جامعه ما با نقد و دلسوزی و تذکر هم درست برخورد نمیشود، اما با این وصف من در هرجا که لازم باشد، تذکر میدهم.
یثربی گفت: من از آقایان سه چیز میخواهم: اجازه، امکانات در حد دو کارمند و توجه به نتیجه کار، تا در مدت شش ماه، با دلایل روشن نشان دهم که یا کار نمیکنیم یا کاری میکنیم که در حقیقت «بازی» و «شبهکار» است.
وی در پایان گفت: برای نمونه فقط یک مورد را یادآور میشوم: در کشوری که رئیس فرهنگستان علومش، در یک شعبه پرت دانشگاه آزاد نه تنها استخدام شده، بلکه شغل اجرایی مدیریت گروه هم پذیرفته باشد، میتوان فهمید که بیکاری چه غوغا میکند!
یثربی: ادعای بشری بودن قرآن در تاریخ اسلام بیسابقه است
خبرگزاری فارس:استاد فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی در واکنش به این ادعا که قرآن کلام پیامبر(ص) است، و در سدههای میانی اسلام چنین نکتهای طرح شده است گفت: در دوران گذشته کسی چنین دیدگاهی نداشته است.
سیدیحیی یثربی در گفتوگو با خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس، درباره اینکه آیا کتابهای آسمانی را میتوان انشاء پیامبران دانست، اظهار داشت: کتابهای آسمانی موجود، کلاً بر دو قسم کاملاً متفاوتاند: یک قسمت از آنها که شامل تورات و انجیلهاست (کتب عهد عتیق و عهد جدید)، که انشاء پیامبران نیستند، بلکه گزارش دیگران درباره پیامبران و سرگذشت و اظهارات آنانند.
وی افزود: پیروان آنها یعنی یهودیان و مسیحیان نیز کتابهای موجودشان را کلام الهی نمیدانند بلکه این مجموعهها بیشتر نوشتههایی هستند که از جریان بعثت و فعالیت انبیا گزارش میدهند. مثلاً انجیل یوحنا را شخصی به نام یوحنا نوشته و نامههای پولس رسول را نیز که جزء کتب مقدس است، پولس نوشته است. بنابراین کسی از پیروان این ادیان، مجموعه کتب مقدس را کلام پیامبران خود نمیدانند، بلکه آنها به منزله سیرههایی هستند که درباره پیامبر اسلام نیز نوشته شدهاند مانند سیره ابن هشام و غیره.
یثربی ادامه داد: قسم دیگر از کتابهای آسمانی قرآن است. قرآن نه کلام پیامبر اسلام است و نه گزارش دیگران از زندگی پیامبر، بلکه متنی است که خداوند انشاء نموده و جبرئیل آنها را آیه به آیه بر پیامبر اسلام خوانده است. بنابراین هیچیک از آیات قرآن، انشاء پیامبر نیست و این سخن بارها در قرآن مورد تأیید قرار گرفته است.
استاد دانشگاه علامه طباطبایی گفت: از قضا خود این موضوع، در هیچ یک از ادیان و مکاتب موجود، سابقه نداشت. این تنها قرآن است که به عنوان مجموعهای از وحی الهی، در اختیار پیامبر قرار گرفته است. البته قرآن میگوید که کتب آسمانی دیگر نیز همین حالت را داشتند؛ یعنی مجموعهای از کلام الهی بودند، اما پیروان آن ادیان آنها را تغییر داده و دستنوشتههای خود را به جای آن نهادهاند.
یثربی درباره ادعای بعضی که وحی پیامبر خاتم را به گونهای از جنس شعر میدانند، گفت: قطعاً اینطور نیست، زیرا اولاً سبک و سیاق آیات قرآن به هیچوجه شبیه اشعار عربی آن روز و امروز عربها نیست و تاکنون کسی نیز از دوست و دشمن، قرآن را از نوع شعر به معنای شناخته شده آن ندانسته است. ثانیاً شعر را اگر به معنای منطقی آن در نظر بگیریم، باز قرآن خود را «برهان» معرفی میکند نه شعر و در عمل هم چنین است.
وی افزود: ثالثاً اگر شعر را به معنای دوران جاهلی آن (سجع کُهّان) در نظر بگیریم، اگرچه سورههای مکی را دشمنان قرآن، از جنس همین شعر میدانستند اما قرآن در آیات متعددی این سخن را رد کرده و به شدت از اینکه به حساب اینگونه شعرها گذاشته شود، پرهیز کرده است.
یثربی گفت: بنابراین، میتوان قرآن را کلاً نپذیرفت، اما نمیتوان آن را انشاء پیامبر و از نوع شعر دانست. در صورتیکه دستکم قسمتی از متون مقدس به گونهای از جنس شعر است و این را خود یهودیان و مسیحیان نیز میپذیرند و حتی قسمتی عنوان «غزل» دارد، غزلهای سلیمان و غیره.
وی در پاسخ به ادعای مسبوق به سابقه بودن بشری دانستن وحی در سدههای میانه اسلامی گفت: خیر! در دوران گذشته هم کسی چنین دیدگاهی نداشته است. نظر معتزله در مورد «مخلوق بودن قرآن» به معنای آن نیست که قرآن را حضرت محمد(ص) انشاء نموده است. معتزله و اشاعره، هر دو بدون استثنا، قرآن را کلام خدا میدانند، اما در حادث و قدیم بودن آن اختلاف دارند.
وی افزود: اشاعره میگویند: قرآن چون کلام الهی است و محصول صفت تکلم خداست، پس باید مانند صفات دیگر او قدیم باشد. اما معتزله قرآن را در عین کلام خدا بودن آن، با مقتضای زمان و زمینهها، مخلوق و حادث میدانند، مانند وجود من و شما و موجودات حادث دیگر که در عین آنکه مخلوق خدا هستند، قدیم نبوده و حادث هستند.
وی ادامه داد: سلیقه من این است که در مواردی که بحث علمی، جنبه سیاسی و جناحی پیدا میکند دخالت نکنم. من صلاح نمیدانم که علم و پژوهش برای عدهای که چندان شأن علمی ندارند، ابزار جوسازی و غوغا شود.
وی افزود: من تاکنون نظرم را حتی در حساسترین مسائل کشور گفتهام. اما بر آن کوشیدهام که در میدان رقابتهای سیاسی، چیزی نگویم و هر وقت احساس کنم که در شرایط میدان سیاست قرار گرفتهام، حرف نمیزنم. اما در اینباره سخنی دارم با مسؤولان و مدیران مراکز علمی کشور. به نظرم این سخن از بحث پیشین من مهمتر است. و آن اینکه مسؤولان مراکز علمی و فرهنگی کشور، با این همه امکانات، کاری نمیکنند که مربوط به مسائل و مشکلات خودمان باشد. در عوض کارهایی میکنند که در حقیقت جز «بازی» چیزی نیست.
وی گفت: با امکانات خودمان بازی میکنیم و فقط منتظریم که یکی حرفی بزند و ما هم حمله کنیم تا نشان دهیم که زیاد هم بیکار نیستیم. راستی در این سه دهه، اگر این حرفها را نداشتیم چه میکردیم؟! متأسفانه در جامعه ما با نقد و دلسوزی و تذکر هم درست برخورد نمیشود، اما با این وصف من در هرجا که لازم باشد، تذکر میدهم.
یثربی گفت: من از آقایان سه چیز میخواهم: اجازه، امکانات در حد دو کارمند و توجه به نتیجه کار، تا در مدت شش ماه، با دلایل روشن نشان دهم که یا کار نمیکنیم یا کاری میکنیم که در حقیقت «بازی» و «شبهکار» است.
وی در پایان گفت: برای نمونه فقط یک مورد را یادآور میشوم: در کشوری که رئیس فرهنگستان علومش، در یک شعبه پرت دانشگاه آزاد نه تنها استخدام شده، بلکه شغل اجرایی مدیریت گروه هم پذیرفته باشد، میتوان فهمید که بیکاری چه غوغا میکند!
کلمات کلیدی :
سیدیحیی یثربی در گفتوگو با خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس، درباره اینکه آیا کتابهای آسمانی را میتوان انشاء پیامبران دانست، اظهار داشت: کتابهای آسمانی موجود، کلاً بر دو قسم کاملاً متفاوتاند: یک قسمت از آنها که شامل تورات و انجیلهاست (کتب عهد عتیق و عهد جدید)، که انشاء پیامبران نیستند، بلکه گزارش دیگران درباره پیامبران و سرگذشت و اظهارات آنانند.
وی افزود: پیروان آنها یعنی یهودیان و مسیحیان نیز کتابهای موجودشان را کلام الهی نمیدانند بلکه این مجموعهها بیشتر نوشتههایی هستند که از جریان بعثت و فعالیت انبیا گزارش میدهند. مثلاً انجیل یوحنا را شخصی به نام یوحنا نوشته و نامههای پولس رسول را نیز که جزء کتب مقدس است، پولس نوشته است. بنابراین کسی از پیروان این ادیان، مجموعه کتب مقدس را کلام پیامبران خود نمیدانند، بلکه آنها به منزله سیرههایی هستند که درباره پیامبر اسلام نیز نوشته شدهاند مانند سیره ابن هشام و غیره.
یثربی ادامه داد: قسم دیگر از کتابهای آسمانی قرآن است. قرآن نه کلام پیامبر اسلام است و نه گزارش دیگران از زندگی پیامبر، بلکه متنی است که خداوند انشاء نموده و جبرئیل آنها را آیه به آیه بر پیامبر اسلام خوانده است. بنابراین هیچیک از آیات قرآن، انشاء پیامبر نیست و این سخن بارها در قرآن مورد تأیید قرار گرفته است.
استاد دانشگاه علامه طباطبایی گفت: از قضا خود این موضوع، در هیچ یک از ادیان و مکاتب موجود، سابقه نداشت. این تنها قرآن است که به عنوان مجموعهای از وحی الهی، در اختیار پیامبر قرار گرفته است. البته قرآن میگوید که کتب آسمانی دیگر نیز همین حالت را داشتند؛ یعنی مجموعهای از کلام الهی بودند، اما پیروان آن ادیان آنها را تغییر داده و دستنوشتههای خود را به جای آن نهادهاند.
یثربی درباره ادعای بعضی که وحی پیامبر خاتم را به گونهای از جنس شعر میدانند، گفت: قطعاً اینطور نیست، زیرا اولاً سبک و سیاق آیات قرآن به هیچوجه شبیه اشعار عربی آن روز و امروز عربها نیست و تاکنون کسی نیز از دوست و دشمن، قرآن را از نوع شعر به معنای شناخته شده آن ندانسته است. ثانیاً شعر را اگر به معنای منطقی آن در نظر بگیریم، باز قرآن خود را «برهان» معرفی میکند نه شعر و در عمل هم چنین است.
وی افزود: ثالثاً اگر شعر را به معنای دوران جاهلی آن (سجع کُهّان) در نظر بگیریم، اگرچه سورههای مکی را دشمنان قرآن، از جنس همین شعر میدانستند اما قرآن در آیات متعددی این سخن را رد کرده و به شدت از اینکه به حساب اینگونه شعرها گذاشته شود، پرهیز کرده است.
یثربی گفت: بنابراین، میتوان قرآن را کلاً نپذیرفت، اما نمیتوان آن را انشاء پیامبر و از نوع شعر دانست. در صورتیکه دستکم قسمتی از متون مقدس به گونهای از جنس شعر است و این را خود یهودیان و مسیحیان نیز میپذیرند و حتی قسمتی عنوان «غزل» دارد، غزلهای سلیمان و غیره.
وی در پاسخ به ادعای مسبوق به سابقه بودن بشری دانستن وحی در سدههای میانه اسلامی گفت: خیر! در دوران گذشته هم کسی چنین دیدگاهی نداشته است. نظر معتزله در مورد «مخلوق بودن قرآن» به معنای آن نیست که قرآن را حضرت محمد(ص) انشاء نموده است. معتزله و اشاعره، هر دو بدون استثنا، قرآن را کلام خدا میدانند، اما در حادث و قدیم بودن آن اختلاف دارند.
وی افزود: اشاعره میگویند: قرآن چون کلام الهی است و محصول صفت تکلم خداست، پس باید مانند صفات دیگر او قدیم باشد. اما معتزله قرآن را در عین کلام خدا بودن آن، با مقتضای زمان و زمینهها، مخلوق و حادث میدانند، مانند وجود من و شما و موجودات حادث دیگر که در عین آنکه مخلوق خدا هستند، قدیم نبوده و حادث هستند.
وی ادامه داد: سلیقه من این است که در مواردی که بحث علمی، جنبه سیاسی و جناحی پیدا میکند دخالت نکنم. من صلاح نمیدانم که علم و پژوهش برای عدهای که چندان شأن علمی ندارند، ابزار جوسازی و غوغا شود.
وی افزود: من تاکنون نظرم را حتی در حساسترین مسائل کشور گفتهام. اما بر آن کوشیدهام که در میدان رقابتهای سیاسی، چیزی نگویم و هر وقت احساس کنم که در شرایط میدان سیاست قرار گرفتهام، حرف نمیزنم. اما در اینباره سخنی دارم با مسؤولان و مدیران مراکز علمی کشور. به نظرم این سخن از بحث پیشین من مهمتر است. و آن اینکه مسؤولان مراکز علمی و فرهنگی کشور، با این همه امکانات، کاری نمیکنند که مربوط به مسائل و مشکلات خودمان باشد. در عوض کارهایی میکنند که در حقیقت جز «بازی» چیزی نیست.
وی گفت: با امکانات خودمان بازی میکنیم و فقط منتظریم که یکی حرفی بزند و ما هم حمله کنیم تا نشان دهیم که زیاد هم بیکار نیستیم. راستی در این سه دهه، اگر این حرفها را نداشتیم چه میکردیم؟! متأسفانه در جامعه ما با نقد و دلسوزی و تذکر هم درست برخورد نمیشود، اما با این وصف من در هرجا که لازم باشد، تذکر میدهم.
یثربی گفت: من از آقایان سه چیز میخواهم: اجازه، امکانات در حد دو کارمند و توجه به نتیجه کار، تا در مدت شش ماه، با دلایل روشن نشان دهم که یا کار نمیکنیم یا کاری میکنیم که در حقیقت «بازی» و «شبهکار» است.
وی در پایان گفت: برای نمونه فقط یک مورد را یادآور میشوم: در کشوری که رئیس فرهنگستان علومش، در یک شعبه پرت دانشگاه آزاد نه تنها استخدام شده، بلکه شغل اجرایی مدیریت گروه هم پذیرفته باشد، میتوان فهمید که بیکاری چه غوغا میکند!
یثربی: ادعای بشری بودن قرآن در تاریخ اسلام بیسابقه است
خبرگزاری فارس:استاد فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی در واکنش به این ادعا که قرآن کلام پیامبر(ص) است، و در سدههای میانی اسلام چنین نکتهای طرح شده است گفت: در دوران گذشته کسی چنین دیدگاهی نداشته است.
سیدیحیی یثربی در گفتوگو با خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس، درباره اینکه آیا کتابهای آسمانی را میتوان انشاء پیامبران دانست، اظهار داشت: کتابهای آسمانی موجود، کلاً بر دو قسم کاملاً متفاوتاند: یک قسمت از آنها که شامل تورات و انجیلهاست (کتب عهد عتیق و عهد جدید)، که انشاء پیامبران نیستند، بلکه گزارش دیگران درباره پیامبران و سرگذشت و اظهارات آنانند.
وی افزود: پیروان آنها یعنی یهودیان و مسیحیان نیز کتابهای موجودشان را کلام الهی نمیدانند بلکه این مجموعهها بیشتر نوشتههایی هستند که از جریان بعثت و فعالیت انبیا گزارش میدهند. مثلاً انجیل یوحنا را شخصی به نام یوحنا نوشته و نامههای پولس رسول را نیز که جزء کتب مقدس است، پولس نوشته است. بنابراین کسی از پیروان این ادیان، مجموعه کتب مقدس را کلام پیامبران خود نمیدانند، بلکه آنها به منزله سیرههایی هستند که درباره پیامبر اسلام نیز نوشته شدهاند مانند سیره ابن هشام و غیره.
یثربی ادامه داد: قسم دیگر از کتابهای آسمانی قرآن است. قرآن نه کلام پیامبر اسلام است و نه گزارش دیگران از زندگی پیامبر، بلکه متنی است که خداوند انشاء نموده و جبرئیل آنها را آیه به آیه بر پیامبر اسلام خوانده است. بنابراین هیچیک از آیات قرآن، انشاء پیامبر نیست و این سخن بارها در قرآن مورد تأیید قرار گرفته است.
استاد دانشگاه علامه طباطبایی گفت: از قضا خود این موضوع، در هیچ یک از ادیان و مکاتب موجود، سابقه نداشت. این تنها قرآن است که به عنوان مجموعهای از وحی الهی، در اختیار پیامبر قرار گرفته است. البته قرآن میگوید که کتب آسمانی دیگر نیز همین حالت را داشتند؛ یعنی مجموعهای از کلام الهی بودند، اما پیروان آن ادیان آنها را تغییر داده و دستنوشتههای خود را به جای آن نهادهاند.
یثربی درباره ادعای بعضی که وحی پیامبر خاتم را به گونهای از جنس شعر میدانند، گفت: قطعاً اینطور نیست، زیرا اولاً سبک و سیاق آیات قرآن به هیچوجه شبیه اشعار عربی آن روز و امروز عربها نیست و تاکنون کسی نیز از دوست و دشمن، قرآن را از نوع شعر به معنای شناخته شده آن ندانسته است. ثانیاً شعر را اگر به معنای منطقی آن در نظر بگیریم، باز قرآن خود را «برهان» معرفی میکند نه شعر و در عمل هم چنین است.
وی افزود: ثالثاً اگر شعر را به معنای دوران جاهلی آن (سجع کُهّان) در نظر بگیریم، اگرچه سورههای مکی را دشمنان قرآن، از جنس همین شعر میدانستند اما قرآن در آیات متعددی این سخن را رد کرده و به شدت از اینکه به حساب اینگونه شعرها گذاشته شود، پرهیز کرده است.
یثربی گفت: بنابراین، میتوان قرآن را کلاً نپذیرفت، اما نمیتوان آن را انشاء پیامبر و از نوع شعر دانست. در صورتیکه دستکم قسمتی از متون مقدس به گونهای از جنس شعر است و این را خود یهودیان و مسیحیان نیز میپذیرند و حتی قسمتی عنوان «غزل» دارد، غزلهای سلیمان و غیره.
وی در پاسخ به ادعای مسبوق به سابقه بودن بشری دانستن وحی در سدههای میانه اسلامی گفت: خیر! در دوران گذشته هم کسی چنین دیدگاهی نداشته است. نظر معتزله در مورد «مخلوق بودن قرآن» به معنای آن نیست که قرآن را حضرت محمد(ص) انشاء نموده است. معتزله و اشاعره، هر دو بدون استثنا، قرآن را کلام خدا میدانند، اما در حادث و قدیم بودن آن اختلاف دارند.
وی افزود: اشاعره میگویند: قرآن چون کلام الهی است و محصول صفت تکلم خداست، پس باید مانند صفات دیگر او قدیم باشد. اما معتزله قرآن را در عین کلام خدا بودن آن، با مقتضای زمان و زمینهها، مخلوق و حادث میدانند، مانند وجود من و شما و موجودات حادث دیگر که در عین آنکه مخلوق خدا هستند، قدیم نبوده و حادث هستند.
وی ادامه داد: سلیقه من این است که در مواردی که بحث علمی، جنبه سیاسی و جناحی پیدا میکند دخالت نکنم. من صلاح نمیدانم که علم و پژوهش برای عدهای که چندان شأن علمی ندارند، ابزار جوسازی و غوغا شود.
وی افزود: من تاکنون نظرم را حتی در حساسترین مسائل کشور گفتهام. اما بر آن کوشیدهام که در میدان رقابتهای سیاسی، چیزی نگویم و هر وقت احساس کنم که در شرایط میدان سیاست قرار گرفتهام، حرف نمیزنم. اما در اینباره سخنی دارم با مسؤولان و مدیران مراکز علمی کشور. به نظرم این سخن از بحث پیشین من مهمتر است. و آن اینکه مسؤولان مراکز علمی و فرهنگی کشور، با این همه امکانات، کاری نمیکنند که مربوط به مسائل و مشکلات خودمان باشد. در عوض کارهایی میکنند که در حقیقت جز «بازی» چیزی نیست.
وی گفت: با امکانات خودمان بازی میکنیم و فقط منتظریم که یکی حرفی بزند و ما هم حمله کنیم تا نشان دهیم که زیاد هم بیکار نیستیم. راستی در این سه دهه، اگر این حرفها را نداشتیم چه میکردیم؟! متأسفانه در جامعه ما با نقد و دلسوزی و تذکر هم درست برخورد نمیشود، اما با این وصف من در هرجا که لازم باشد، تذکر میدهم.
یثربی گفت: من از آقایان سه چیز میخواهم: اجازه، امکانات در حد دو کارمند و توجه به نتیجه کار، تا در مدت شش ماه، با دلایل روشن نشان دهم که یا کار نمیکنیم یا کاری میکنیم که در حقیقت «بازی» و «شبهکار» است.
وی در پایان گفت: برای نمونه فقط یک مورد را یادآور میشوم: در کشوری که رئیس فرهنگستان علومش، در یک شعبه پرت دانشگاه آزاد نه تنها استخدام شده، بلکه شغل اجرایی مدیریت گروه هم پذیرفته باشد، میتوان فهمید که بیکاری چه غوغا میکند!
یثربی: ادعای بشری بودن قرآن در تاریخ اسلام بیسابقه است
خبرگزاری فارس:استاد فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی در واکنش به این ادعا که قرآن کلام پیامبر(ص) است، و در سدههای میانی اسلام چنین نکتهای طرح شده است گفت: در دوران گذشته کسی چنین دیدگاهی نداشته است.
سیدیحیی یثربی در گفتوگو با خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس، درباره اینکه آیا کتابهای آسمانی را میتوان انشاء پیامبران دانست، اظهار داشت: کتابهای آسمانی موجود، کلاً بر دو قسم کاملاً متفاوتاند: یک قسمت از آنها که شامل تورات و انجیلهاست (کتب عهد عتیق و عهد جدید)، که انشاء پیامبران نیستند، بلکه گزارش دیگران درباره پیامبران و سرگذشت و اظهارات آنانند.
وی افزود: پیروان آنها یعنی یهودیان و مسیحیان نیز کتابهای موجودشان را کلام الهی نمیدانند بلکه این مجموعهها بیشتر نوشتههایی هستند که از جریان بعثت و فعالیت انبیا گزارش میدهند. مثلاً انجیل یوحنا را شخصی به نام یوحنا نوشته و نامههای پولس رسول را نیز که جزء کتب مقدس است، پولس نوشته است. بنابراین کسی از پیروان این ادیان، مجموعه کتب مقدس را کلام پیامبران خود نمیدانند، بلکه آنها به منزله سیرههایی هستند که درباره پیامبر اسلام نیز نوشته شدهاند مانند سیره ابن هشام و غیره.
یثربی ادامه داد: قسم دیگر از کتابهای آسمانی قرآن است. قرآن نه کلام پیامبر اسلام است و نه گزارش دیگران از زندگی پیامبر، بلکه متنی است که خداوند انشاء نموده و جبرئیل آنها را آیه به آیه بر پیامبر اسلام خوانده است. بنابراین هیچیک از آیات قرآن، انشاء پیامبر نیست و این سخن بارها در قرآن مورد تأیید قرار گرفته است.
استاد دانشگاه علامه طباطبایی گفت: از قضا خود این موضوع، در هیچ یک از ادیان و مکاتب موجود، سابقه نداشت. این تنها قرآن است که به عنوان مجموعهای از وحی الهی، در اختیار پیامبر قرار گرفته است. البته قرآن میگوید که کتب آسمانی دیگر نیز همین حالت را داشتند؛ یعنی مجموعهای از کلام الهی بودند، اما پیروان آن ادیان آنها را تغییر داده و دستنوشتههای خود را به جای آن نهادهاند.
یثربی درباره ادعای بعضی که وحی پیامبر خاتم را به گونهای از جنس شعر میدانند، گفت: قطعاً اینطور نیست، زیرا اولاً سبک و سیاق آیات قرآن به هیچوجه شبیه اشعار عربی آن روز و امروز عربها نیست و تاکنون کسی نیز از دوست و دشمن، قرآن را از نوع شعر به معنای شناخته شده آن ندانسته است. ثانیاً شعر را اگر به معنای منطقی آن در نظر بگیریم، باز قرآن خود را «برهان» معرفی میکند نه شعر و در عمل هم چنین است.
وی افزود: ثالثاً اگر شعر را به معنای دوران جاهلی آن (سجع کُهّان) در نظر بگیریم، اگرچه سورههای مکی را دشمنان قرآن، از جنس همین شعر میدانستند اما قرآن در آیات متعددی این سخن را رد کرده و به شدت از اینکه به حساب اینگونه شعرها گذاشته شود، پرهیز کرده است.
یثربی گفت: بنابراین، میتوان قرآن را کلاً نپذیرفت، اما نمیتوان آن را انشاء پیامبر و از نوع شعر دانست. در صورتیکه دستکم قسمتی از متون مقدس به گونهای از جنس شعر است و این را خود یهودیان و مسیحیان نیز میپذیرند و حتی قسمتی عنوان «غزل» دارد، غزلهای سلیمان و غیره.
وی در پاسخ به ادعای مسبوق به سابقه بودن بشری دانستن وحی در سدههای میانه اسلامی گفت: خیر! در دوران گذشته هم کسی چنین دیدگاهی نداشته است. نظر معتزله در مورد «مخلوق بودن قرآن» به معنای آن نیست که قرآن را حضرت محمد(ص) انشاء نموده است. معتزله و اشاعره، هر دو بدون استثنا، قرآن را کلام خدا میدانند، اما در حادث و قدیم بودن آن اختلاف دارند.
وی افزود: اشاعره میگویند: قرآن چون کلام الهی است و محصول صفت تکلم خداست، پس باید مانند صفات دیگر او قدیم باشد. اما معتزله قرآن را در عین کلام خدا بودن آن، با مقتضای زمان و زمینهها، مخلوق و حادث میدانند، مانند وجود من و شما و موجودات حادث دیگر که در عین آنکه مخلوق خدا هستند، قدیم نبوده و حادث هستند.
وی ادامه داد: سلیقه من این است که در مواردی که بحث علمی، جنبه سیاسی و جناحی پیدا میکند دخالت نکنم. من صلاح نمیدانم که علم و پژوهش برای عدهای که چندان شأن علمی ندارند، ابزار جوسازی و غوغا شود.
وی افزود: من تاکنون نظرم را حتی در حساسترین مسائل کشور گفتهام. اما بر آن کوشیدهام که در میدان رقابتهای سیاسی، چیزی نگویم و هر وقت احساس کنم که در شرایط میدان سیاست قرار گرفتهام، حرف نمیزنم. اما در اینباره سخنی دارم با مسؤولان و مدیران مراکز علمی کشور. به نظرم این سخن از بحث پیشین من مهمتر است. و آن اینکه مسؤولان مراکز علمی و فرهنگی کشور، با این همه امکانات، کاری نمیکنند که مربوط به مسائل و مشکلات خودمان باشد. در عوض کارهایی میکنند که در حقیقت جز «بازی» چیزی نیست.
وی گفت: با امکانات خودمان بازی میکنیم و فقط منتظریم که یکی حرفی بزند و ما هم حمله کنیم تا نشان دهیم که زیاد هم بیکار نیستیم. راستی در این سه دهه، اگر این حرفها را نداشتیم چه میکردیم؟! متأسفانه در جامعه ما با نقد و دلسوزی و تذکر هم درست برخورد نمیشود، اما با این وصف من در هرجا که لازم باشد، تذکر میدهم.
یثربی گفت: من از آقایان سه چیز میخواهم: اجازه، امکانات در حد دو کارمند و توجه به نتیجه کار، تا در مدت شش ماه، با دلایل روشن نشان دهم که یا کار نمیکنیم یا کاری میکنیم که در حقیقت «بازی» و «شبهکار» است.
وی در پایان گفت: برای نمونه فقط یک مورد را یادآور میشوم: در کشوری که رئیس فرهنگستان علومش، در یک شعبه پرت دانشگاه آزاد نه تنها استخدام شده، بلکه شغل اجرایی مدیریت گروه هم پذیرفته باشد، میتوان فهمید که بیکاری چه غوغا میکند!
یثربی: ادعای بشری بودن قرآن در تاریخ اسلام بیسابقه است
خبرگزاری فارس:استاد فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی در واکنش به این ادعا که قرآن کلام پیامبر(ص) است، و در سدههای میانی اسلام چنین نکتهای طرح شده است گفت: در دوران گذشته کسی چنین دیدگاهی نداشته است.
سیدیحیی یثربی در گفتوگو با خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس، درباره اینکه آیا کتابهای آسمانی را میتوان انشاء پیامبران دانست، اظهار داشت: کتابهای آسمانی موجود، کلاً بر دو قسم کاملاً متفاوتاند: یک قسمت از آنها که شامل تورات و انجیلهاست (کتب عهد عتیق و عهد جدید)، که انشاء پیامبران نیستند، بلکه گزارش دیگران درباره پیامبران و سرگذشت و اظهارات آنانند.
وی افزود: پیروان آنها یعنی یهودیان و مسیحیان نیز کتابهای موجودشان را کلام الهی نمیدانند بلکه این مجموعهها بیشتر نوشتههایی هستند که از جریان بعثت و فعالیت انبیا گزارش میدهند. مثلاً انجیل یوحنا را شخصی به نام یوحنا نوشته و نامههای پولس رسول را نیز که جزء کتب مقدس است، پولس نوشته است. بنابراین کسی از پیروان این ادیان، مجموعه کتب مقدس را کلام پیامبران خود نمیدانند، بلکه آنها به منزله سیرههایی هستند که درباره پیامبر اسلام نیز نوشته شدهاند مانند سیره ابن هشام و غیره.
یثربی ادامه داد: قسم دیگر از کتابهای آسمانی قرآن است. قرآن نه کلام پیامبر اسلام است و نه گزارش دیگران از زندگی پیامبر، بلکه متنی است که خداوند انشاء نموده و جبرئیل آنها را آیه به آیه بر پیامبر اسلام خوانده است. بنابراین هیچیک از آیات قرآن، انشاء پیامبر نیست و این سخن بارها در قرآن مورد تأیید قرار گرفته است.
استاد دانشگاه علامه طباطبایی گفت: از قضا خود این موضوع، در هیچ یک از ادیان و مکاتب موجود، سابقه نداشت. این تنها قرآن است که به عنوان مجموعهای از وحی الهی، در اختیار پیامبر قرار گرفته است. البته قرآن میگوید که کتب آسمانی دیگر نیز همین حالت را داشتند؛ یعنی مجموعهای از کلام الهی بودند، اما پیروان آن ادیان آنها را تغییر داده و دستنوشتههای خود را به جای آن نهادهاند.
یثربی درباره ادعای بعضی که وحی پیامبر خاتم را به گونهای از جنس شعر میدانند، گفت: قطعاً اینطور نیست، زیرا اولاً سبک و سیاق آیات قرآن به هیچوجه شبیه اشعار عربی آن روز و امروز عربها نیست و تاکنون کسی نیز از دوست و دشمن، قرآن را از نوع شعر به معنای شناخته شده آن ندانسته است. ثانیاً شعر را اگر به معنای منطقی آن در نظر بگیریم، باز قرآن خود را «برهان» معرفی میکند نه شعر و در عمل هم چنین است.
وی افزود: ثالثاً اگر شعر را به معنای دوران جاهلی آن (سجع کُهّان) در نظر بگیریم، اگرچه سورههای مکی را دشمنان قرآن، از جنس همین شعر میدانستند اما قرآن در آیات متعددی این سخن را رد کرده و به شدت از اینکه به حساب اینگونه شعرها گذاشته شود، پرهیز کرده است.
یثربی گفت: بنابراین، میتوان قرآن را کلاً نپذیرفت، اما نمیتوان آن را انشاء پیامبر و از نوع شعر دانست. در صورتیکه دستکم قسمتی از متون مقدس به گونهای از جنس شعر است و این را خود یهودیان و مسیحیان نیز میپذیرند و حتی قسمتی عنوان «غزل» دارد، غزلهای سلیمان و غیره.
وی در پاسخ به ادعای مسبوق به سابقه بودن بشری دانستن وحی در سدههای میانه اسلامی گفت: خیر! در دوران گذشته هم کسی چنین دیدگاهی نداشته است. نظر معتزله در مورد «مخلوق بودن قرآن» به معنای آن نیست که قرآن را حضرت محمد(ص) انشاء نموده است. معتزله و اشاعره، هر دو بدون استثنا، قرآن را کلام خدا میدانند، اما در حادث و قدیم بودن آن اختلاف دارند.
وی افزود: اشاعره میگویند: قرآن چون کلام الهی است و محصول صفت تکلم خداست، پس باید مانند صفات دیگر او قدیم باشد. اما معتزله قرآن را در عین کلام خدا بودن آن، با مقتضای زمان و زمینهها، مخلوق و حادث میدانند، مانند وجود من و شما و موجودات حادث دیگر که در عین آنکه مخلوق خدا هستند، قدیم نبوده و حادث هستند.
وی ادامه داد: سلیقه من این است که در مواردی که بحث علمی، جنبه سیاسی و جناحی پیدا میکند دخالت نکنم. من صلاح نمیدانم که علم و پژوهش برای عدهای که چندان شأن علمی ندارند، ابزار جوسازی و غوغا شود.
وی افزود: من تاکنون نظرم را حتی در حساسترین مسائل کشور گفتهام. اما بر آن کوشیدهام که در میدان رقابتهای سیاسی، چیزی نگویم و هر وقت احساس کنم که در شرایط میدان سیاست قرار گرفتهام، حرف نمیزنم. اما در اینباره سخنی دارم با مسؤولان و مدیران مراکز علمی کشور. به نظرم این سخن از بحث پیشین من مهمتر است. و آن اینکه مسؤولان مراکز علمی و فرهنگی کشور، با این همه امکانات، کاری نمیکنند که مربوط به مسائل و مشکلات خودمان باشد. در عوض کارهایی میکنند که در حقیقت جز «بازی» چیزی نیست.
وی گفت: با امکانات خودمان بازی میکنیم و فقط منتظریم که یکی حرفی بزند و ما هم حمله کنیم تا نشان دهیم که زیاد هم بیکار نیستیم. راستی در این سه دهه، اگر این حرفها را نداشتیم چه میکردیم؟! متأسفانه در جامعه ما با نقد و دلسوزی و تذکر هم درست برخورد نمیشود، اما با این وصف من در هرجا که لازم باشد، تذکر میدهم.
یثربی گفت: من از آقایان سه چیز میخواهم: اجازه، امکانات در حد دو کارمند و توجه به نتیجه کار، تا در مدت شش ماه، با دلایل روشن نشان دهم که یا کار نمیکنیم یا کاری میکنیم که در حقیقت «بازی» و «شبهکار» است.
وی در پایان گفت: برای نمونه فقط یک مورد را یادآور میشوم: در کشوری که رئیس فرهنگستان علومش، در یک شعبه پرت دانشگاه آزاد نه تنها استخدام شده، بلکه شغل اجرایی مدیریت گروه هم پذیرفته باشد، میتوان فهمید که بیکاری چه غوغا میکند!
یثربی: ادعای بشری بودن قرآن در تاریخ اسلام بیسابقه است
خبرگزاری فارس:استاد فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی در واکنش به این ادعا که قرآن کلام پیامبر(ص) است، و در سدههای میانی اسلام چنین نکتهای طرح شده است گفت: در دوران گذشته کسی چنین دیدگاهی نداشته است.
سیدیحیی یثربی در گفتوگو با خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس، درباره اینکه آیا کتابهای آسمانی را میتوان انشاء پیامبران دانست، اظهار داشت: کتابهای آسمانی موجود، کلاً بر دو قسم کاملاً متفاوتاند: یک قسمت از آنها که شامل تورات و انجیلهاست (کتب عهد عتیق و عهد جدید)، که انشاء پیامبران نیستند، بلکه گزارش دیگران درباره پیامبران و سرگذشت و اظهارات آنانند.
وی افزود: پیروان آنها یعنی یهودیان و مسیحیان نیز کتابهای موجودشان را کلام الهی نمیدانند بلکه این مجموعهها بیشتر نوشتههایی هستند که از جریان بعثت و فعالیت انبیا گزارش میدهند. مثلاً انجیل یوحنا را شخصی به نام یوحنا نوشته و نامههای پولس رسول را نیز که جزء کتب مقدس است، پولس نوشته است. بنابراین کسی از پیروان این ادیان، مجموعه کتب مقدس را کلام پیامبران خود نمیدانند، بلکه آنها به منزله سیرههایی هستند که درباره پیامبر اسلام نیز نوشته شدهاند مانند سیره ابن هشام و غیره.
یثربی ادامه داد: قسم دیگر از کتابهای آسمانی قرآن است. قرآن نه کلام پیامبر اسلام است و نه گزارش دیگران از زندگی پیامبر، بلکه متنی است که خداوند انشاء نموده و جبرئیل آنها را آیه به آیه بر پیامبر اسلام خوانده است. بنابراین هیچیک از آیات قرآن، انشاء پیامبر نیست و این سخن بارها در قرآن مورد تأیید قرار گرفته است.
استاد دانشگاه علامه طباطبایی گفت: از قضا خود این موضوع، در هیچ یک از ادیان و مکاتب موجود، سابقه نداشت. این تنها قرآن است که به عنوان مجموعهای از وحی الهی، در اختیار پیامبر قرار گرفته است. البته قرآن میگوید که کتب آسمانی دیگر نیز همین حالت را داشتند؛ یعنی مجموعهای از کلام الهی بودند، اما پیروان آن ادیان آنها را تغییر داده و دستنوشتههای خود را به جای آن نهادهاند.
یثربی درباره ادعای بعضی که وحی پیامبر خاتم را به گونهای از جنس شعر میدانند، گفت: قطعاً اینطور نیست، زیرا اولاً سبک و سیاق آیات قرآن به هیچوجه شبیه اشعار عربی آن روز و امروز عربها نیست و تاکنون کسی نیز از دوست و دشمن، قرآن را از نوع شعر به معنای شناخته شده آن ندانسته است. ثانیاً شعر را اگر به معنای منطقی آن در نظر بگیریم، باز قرآن خود را «برهان» معرفی میکند نه شعر و در عمل هم چنین است.
وی افزود: ثالثاً اگر شعر را به معنای دوران جاهلی آن (سجع کُهّان) در نظر بگیریم، اگرچه سورههای مکی را دشمنان قرآن، از جنس همین شعر میدانستند اما قرآن در آیات متعددی این سخن را رد کرده و به شدت از اینکه به حساب اینگونه شعرها گذاشته شود، پرهیز کرده است.
یثربی گفت: بنابراین، میتوان قرآن را کلاً نپذیرفت، اما نمیتوان آن را انشاء پیامبر و از نوع شعر دانست. در صورتیکه دستکم قسمتی از متون مقدس به گونهای از جنس شعر است و این را خود یهودیان و مسیحیان نیز میپذیرند و حتی قسمتی عنوان «غزل» دارد، غزلهای سلیمان و غیره.
وی در پاسخ به ادعای مسبوق به سابقه بودن بشری دانستن وحی در سدههای میانه اسلامی گفت: خیر! در دوران گذشته هم کسی چنین دیدگاهی نداشته است. نظر معتزله در مورد «مخلوق بودن قرآن» به معنای آن نیست که قرآن را حضرت محمد(ص) انشاء نموده است. معتزله و اشاعره، هر دو بدون استثنا، قرآن را کلام خدا میدانند، اما در حادث و قدیم بودن آن اختلاف دارند.
وی افزود: اشاعره میگویند: قرآن چون کلام الهی است و محصول صفت تکلم خداست، پس باید مانند صفات دیگر او قدیم باشد. اما معتزله قرآن را در عین کلام خدا بودن آن، با مقتضای زمان و زمینهها، مخلوق و حادث میدانند، مانند وجود من و شما و موجودات حادث دیگر که در عین آنکه مخلوق خدا هستند، قدیم نبوده و حادث هستند.
وی ادامه داد: سلیقه من این است که در مواردی که بحث علمی، جنبه سیاسی و جناحی پیدا میکند دخالت نکنم. من صلاح نمیدانم که علم و پژوهش برای عدهای که چندان شأن علمی ندارند، ابزار جوسازی و غوغا شود.
وی افزود: من تاکنون نظرم را حتی در حساسترین مسائل کشور گفتهام. اما بر آن کوشیدهام که در میدان رقابتهای سیاسی، چیزی نگویم و هر وقت احساس کنم که در شرایط میدان سیاست قرار گرفتهام، حرف نمیزنم. اما در اینباره سخنی دارم با مسؤولان و مدیران مراکز علمی کشور. به نظرم این سخن از بحث پیشین من مهمتر است. و آن اینکه مسؤولان مراکز علمی و فرهنگی کشور، با این همه امکانات، کاری نمیکنند که مربوط به مسائل و مشکلات خودمان باشد. در عوض کارهایی میکنند که در حقیقت جز «بازی» چیزی نیست.
وی گفت: با امکانات خودمان بازی میکنیم و فقط منتظریم که یکی حرفی بزند و ما هم حمله کنیم تا نشان دهیم که زیاد هم بیکار نیستیم. راستی در این سه دهه، اگر این حرفها را نداشتیم چه میکردیم؟! متأسفانه در جامعه ما با نقد و دلسوزی و تذکر هم درست برخورد نمیشود، اما با این وصف من در هرجا که لازم باشد، تذکر میدهم.
یثربی گفت: من از آقایان سه چیز میخواهم: اجازه، امکانات در حد دو کارمند و توجه به نتیجه کار، تا در مدت شش ماه، با دلایل روشن نشان دهم که یا کار نمیکنیم یا کاری میکنیم که در حقیقت «بازی» و «شبهکار» است.
وی در پایان گفت: برای نمونه فقط یک مورد را یادآور میشوم: در کشوری که رئیس فرهنگستان علومش، در یک شعبه پرت دانشگاه آزاد نه تنها استخدام شده، بلکه شغل اجرایی مدیریت گروه هم پذیرفته باشد، میتوان فهمید که بیکاری چه غوغا میکند!
کلمات کلیدی :